دل نشست...


"دردِدل که می‌کنی،
ضعف‌هایت، دردهایت را می‌گذاری تویِ سینی و  
تعارف ‌می‌کنی
که هر کدامش را که می‌خواهند بردارند...
تیز کنند
تیغ کنند
و بزنند به روحت! " 
 
 
 
از خلال گودر

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ب.ظ

so BeautS

[ بدون نام ] یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:53 ب.ظ

دل کندن اگر که کار آسـانـی بود
فرهاد بجای بیستون، دل میکند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد